SPIRITH PATH

...من فقط برای سایه خودم می نویسم که جلوی چراغ به دیوار افتاده است باید خودم را بهش معرفی کنم ***

(صادق هدایت)

*** زندگی بر امواج دریا ماننده است چیزی به ساحل می برد و چیز دیگر می شوید.چو به سرکشی افتد انبوه ماسه ها را با خود می برد اما تواند بود که تخته پاره ئی نیز با خود به ساحل آرد تا کسی بام کلبه اش را بدان بپوشاند

 

 عشق٫عشق می آفریند ***

ـ عشق زندگی می بخشد

ـ زندگی رنج به همراه دارد

ـ رنج دلشوره می آفریند

ـ دلشوره جراءت می بخشد

ـ جراءت اعتماد به همراه دارد

ـ اعتماد امید می آفریند

ـ امید زندگی می بخشد

(Margut Bickel)ـ زندگی عشق می آفریند عشق ٫عشق می آفریند

 

 وقتی آدم عاشق باشد همه چیز معنای بیشتری می یابد.....عشق بردبار است همه چیز را تحمل می کند ***

 

.. در زندگی زخمهائی هست که مثله خوره روح را آهسته در انزوا می خورد و می تراشد......***.

(گاهی خنده بیخ گلویم را می گیرد آخرش هیچ کس نفهمید ناخوشی من چیست.....(صادق هدایت

 

بر آن بودیم که تنها مرگ ٫تنها خاک محدودمان تواند کرد٫٫***

(اما اکنون شرمساری است که زنده زنده حصارمان کرده است.... (پل الو آر

 

 شگفت انگییزی زندگی با آگاهی به ناپایداری اش***

در جراءت تو شدن

در شجاعت من شدن

در شادی بی پایان خنده

(در قدرت تحمل درد نهفته است (مارگوت بیکل

 

 مشکل ترین کارها اینه که کسی بتونه حقیقتو همونطوریکه هس بگه....***
تنها مرگ است که دروغ نمی گوید...مرگ همه .ی هستی را به یک چشم نگریسته و سرنوشته آن ها را یکسان

(می کند ٫ نه توانگر می شناسد نه گدا!! (صادق هدایت

 

 فرصت هم نداریم ـ فرصت خیلی کمه ـ به طرز بی شرمانه ای کوتاه است ولی اهمیتش در کوتاهی اش است***

(احمد شاملو)

 

!! یکدیگر را می آزاریم ٫بی آنکه بخواهیم . شاید بهتر آن باشد که دست به دست یکدیگر دهیم بی سخنی***

 

(پرواز اعتماد را با یکدیگر تجربه کنیم وگرنه می شکنیم بالهای دوستی مان را(مارگوت بیکل***

 


 (آن که دانست ٫زبان بست / وان که می گفت ندانست(احمد شاملو***



 گمان می کنم آزادم*** 
 ولی جلوی سرنوشت خودم نمی توانم کمترین ایستادگی بکنم٫افسار من به دست اوست
.....باری چه می شود کرد (سرنوشت از من پر زور تر است(صادق هدایت

 

آینه ای برابر آینه ات می گذارم / تا از تو ابدیتی سازم.....***

 

تنها صداست که می ماند...(فروغ فرخزاد***

 

 (اما برای هر چیزی همیشه ن خ س ت ی ن باری هست...(ژوزه ساراماگو***

 

در راه خویش ایثار باید نه انجام وظیفه (مارگوت بیکل***

 

 هر کس مطابق افکار خودش دیگری را قضاوت می کند ٫ زبان آدمیزاد مثل خود او ناقص و ناتوان است ***

.

 " موطن آدمی را بر هیچ نقشه ئی نشانی نیست***

موطن آدمی تنها در قلب کسانی ست که دوستش می دارند"

 

 

 پیش از آن که واپسین نفس را بر آرم***

پیش از پژمردن آخرین گل

(بر آنم که زندگی کنم ,بر آنم که عشق بورزم بر آنم که بااااااااااااااااااشم (مارگوت بیکل

 

هرگز کسی اینگونه فجیع به کشتن خود بر نخاست که من به زندگی نشستم! (احمد شاملو***

 

سکوت٫حسود پر سروصداست (جبران خلیل جبران***

 

واسه نریختن اشکامه که اینجور نیشمو وا می کنم و می خندم